جشنواره؛ بهانه ای برای یافتن "هنرمند-انسان"




مینا صمدی /در ایامی که تکاپو و هیجان دراولین روزهای برگزاری جشنواره تولیدات استانی به اوج خود رسیده و هنرمندان برای نمایش آثار خود تجربه ای نو را از سر می گذرانند، به سراغ یکی از داوران هنرهای تجسمی در بخش نقاشی رفتیم. مرتضی گودرزی دیباج اما از دریچه ای نو به این جشنواره و آثار هنرمندان شرکت کننده در آن می نگرد. درصحبت های ما که با تمرکز بر داوری آثار انجام شد، اشتیاق گودرزی برای یافتن هنرمند متعهدی که اسیر ایده بالقوه خلاقانه و فرم و فضای اثر نشده و می کوشد تا از این خلاقیت برای رسیدن به آرمان های انسانی استفاده کند و تعبیر هنرمند- انسان را می یابد، مورد توجه بود.

برای صحبت درباره آثار برگزیده جشنواره ، اولین گزینه ای که به ذهن می رسد، سطح آثار است، به عنوان داور بخش هنرهای تجسمی نظرتان درباره سطح کیفی آثار ارائه شده چیست؟
با یک نگاه کلی نمی توان درباره سطح کارها قضاوت صریحی کرد، و این هم به دلیل سطح متفاوت استان ها و تنوع آثار است. در حقیقت مجبور می شویم که تفکیک شده به سراغ آثار برویم.
اما در همین جلسات کوتاه گزینش آثار که در خدمت دوستان بودیم چند چیز جلب نظر می کرد؛ اولا وسعت و تعداد شرکت کنندگان در جشنواره تولیدات استانی است که نسبت به دوره های پیشین زیاد شده و دیگری عدد هنرمندان و تعداد آثار ارائه شده است که قابل توجه است. همچنین حضور هنرمندان جوان نیز چشمگیر است و در عین حال فاصله بین هنرمندان جدید و قدیمی در حال پر شدن است. به نظر می رسد هنرمندان در اغلب استان ها، فارغ التحصیلان رشته هنر هستند. از یک طرف ، تجربه های نوگرایانه و یا شبه نوگرایانه در آثار به چشم می خورد که خود این امر تنوع بیان در آثار ایجاد کرده و از طرف دیگر به یکدستی و تکرار هم رسیده . تنوع از این جهت که هنرمندان فرصت خودنمایی وتجلی پیدا می کنند و از طرف دیگر آموزه های یکسانی که در دانشگاه ها وجود دارد به نوعی تکرار تجربه های پیشین نیز است.همچنین قدرت هنرمندان در عرصه های مختلف هنرهای تجسمی در حال افزایش است و قابل تامل.
آیا این تنوع و تعداد قابل توجه که بیان کردید در آسیب شناسی آثار تاثیرگذار است؟
گستردگی و تنوع آثار در جشنواره تبعاتی در بر دارد که ما را به سمت عدد و رقم و آمار می برد. گرچه ما در گزینش آثار سعی کرده ایم به سمت کیفیت برویم که این مساله هم به محدودیت جا برای نمایش آثار بر می گشت و نه چیز دیگری . این کیفیت و بالا رفتن آن در جاهایی نمره های خوبی می گیرد و در جاهایی نه. در قسمت هایی که هنرمندان در حوزه فرم و فضا کار کرده اند موفقیت هایی در استان ها به چشم می خورد، هر چند خیلی نیست، اما چهره های درخشان به قدری هستند که بخش وسیع ضعیف تر ها را نبینیم و کمتر توجه کنیم و نگاه مخاطب، داور و ناظر به نقاط درخشان معطوف می شود.
از طرف دیگر آنچه در این قسمت کم داریم تقویت تعهد هنرمندان از یک سو و یافتن موضع شفاف هنرمندان در برابر جامعه ی خودشان از سوی دیگر است. در حقیقت پیدا کردن موقعیت خود هنرمند در جامعه و موقعیت های دیگری که در اطراف اوست به دلیل عدم توجه به پرورش هنرمندان و یا فقدان یک سیستم تربیتی و پژوهشی منضبط و به ویژه آگاهی رسانی و تزریق دانش و علوم مربوط به هنر به هنرمند و مباحث فراوانی که در باره مباحث بینامتنی هنر وجود دارد و فوق العاده مهم است و جهانبینی هنرمند را پالایش می کند و هنرمند را متوجه سردرگمی او می کند، تمام این موارد متاسفانه وجود ندارد و اساسا آنچه که ما به اصطلاح "هنرمند- انسان " از منظر اسلامی می نامیم و توقع داریم؛ یعنی انسانی که هنرمند شده و مکلف و متعهد است، نسبت به جامعه خودش کمتر دیده شد. شاید بخش رنج آور این فعالیت همین بحث است که هنرمندان به قدری که توجه به حوزه فرمالیسم اثر دارند به نگاه و منظر متعهدانه که بخواهند به جامعه خود کمک کنند و باری را از دوش همنوع خود بر دارند کمتر توجه می کنند.
منظورتان نگاه معنا گرایانه در آثار است؟
نگاه رمزآلود و معنا گرایانه در آثار یک هنرمند صرفا برای کشف و شهود خودش ممکن است وجود داشته باشد. اما دغدغه من نگاه و منظر همراه با تعهد دینی و انسانی است که در آثار بسیار کم است.
هرچند تعدادی از آثار درخشان است و بالاخره جستجوهایی اتفاق افتاده است، وقتی آثار را بررسی می کنیم می بینیم که جستجوی خلاق و ایجاد زمینه ها برای شکستن مرزهای تعریف شده پیشین کم اتفاق می افتد و هنرمندان به دلایلی متعدد که به زیرساخت های فرهنگی هر استان بر می گردد، خیلی زود قانع می شوند و این «قناعت به وضع موجود» آنها را از خلاقیت باز می دارد؛ یعنی سطح انتظار کم مخاطب از آنها باعث می شود که هنرمند رشد نکند. انتظار جامعه باید ضریب و قدرتش خیلی از ظرفیت هنرمند بالاتر باشد تا هنرمند رشد کند. وقتی انتظار از هنرمندی کم است و نمره تمنای مخاطب یا سیستم و یا نهاد اجتماعی و فلسفی او به طور خاص پایین است،مثل این است که در ارتفاعی بایستید و بخواهید دست کودکی را بگیرید و بالا ببرید. او به واقع می فهمد که شما بالا هستید اما زمانی است که شما هم قد و هم ارتفاع او و هم تراز او هستید این کودک تلاشی نمی کند برای بالا رفتن و احساس نیازی نمی کند.
سطح انتظار مخاطب و کارفرما - به معنای کسی که طلب می کند کار را- که این طلب ممکن است طلب معنوی باشد، ممکن است یک سیستم یا جامعه او باشد تاثیر دارد که هنرمند خود را چگونه پیدا کند و ما موارد فراوانی داریم که هنرمند متوقف شده اما خیال می کند آوانگارد است و وپیشرو، چون تمنا از او کم شده. اما وقتی محیط، جامعه و جای او عوض می شود متوجه می شود که نمره او چقدر است ؟ این یک آسیبی است که به لحاظ جامعه شناختی و آسیب شناسی هنرمندان با آن مواجه می شویم.
چگونه جامعه ای می تواند سطح انتظار و ذائقه زیباشناختی خود را بهبود ببخشد ؟
این قضیه به شکل یک لوپ است. با یک سری متغیرهای ثابت و فقط به دست افراد مشخص این اتفاق نمی افتد، بلکه مجموعه عواملی دست به دست هم می دهند تا سطح ذائقه زیبا شناختی در جامعه ای بالا رود؛ یعنی وقتی قدرت مواجهه مخاطب با یک اثر هنری وقتی پایین باشد هنرمند خود را با آن تنظیم می کند و این توان مواجهه مخاطب با آثار بالا هم که می رود خود را با آن تنظیم می کند.
در اروپا و دوره رنسانس انسانِ نوعی مطرح می شود و جامعه خود را بالا می کشد و انتظار او ازهنرمند به عنوان انسانی معاصر و بزرگ بالا می رود و باعث عرضه ابر هنرمندانی می شود که چند وجهی هستند، هنرمندی که هم شاعر است، هم نقاش است ،هم فیلسوف و هم معمار ، هم مجسمه ساز، هم نویسنده و .. این جور موجوداتی عرضه می کند . در نتیجه این جامعه سطح زیبایی شناختی بالایی پیدا می کند. ولی وقتی صرفا یک نگاه تفننی و فقط لذت بردن فقط وجود دارد (البته این وجه از هنر هم باید باشد) می بینید که کالای چینی هم مخاطب را راضی می کند. می گوییم "کالای چینی" به جای "اثر هنری" و این کالا به قدری ظریف در باطن ذهنی و باور زیبایی شناختی مکنون جامعه که سطح آن به شدت پایین آمده می نشیند که مخاطب متوجه نیست چیزی که دریافت می کند اساسا اثر هنری نیست و او فکر می کند که اثر هنری است.
درست مثل اینکه شما مواد غذایی و ویتامین و پروتیینی خاص نیازمندید و کسی موادی را ترکیب می کند و به شما می دهد و احساس سیری موقت و اشباع شدگی موقت پدید می آید، اما کا ر قطعی نیست. کار هنری هم همین طور است؛ الان میلیون ها اثر هنر ی در جامعه در سال در حال گردش است و بخش زیادی از آن از خارج از کشور می آید و سطح زیبایی شناختی مردم را دگرگون کرده و حتی به سطح مدیران هم کشیده شده، اینها همه بر روند قضاوت در مورد هنر و آثار هنری تاثیر می گذارد .
فضای هنری ما یک بخش حرفه ای دارد و یک بخش تفننی؛ آیا این تفنن جدیت محیط هنری را کم نمی کند؟
یادمان باشد منظورما این نیست که هنر تفنن ندارد. هنر اگر یک وجه تفننی و تفریحی نداشته باشد قدرت حضور ندارد. در موسیقی، در شعر، در سینما، در معماری و ... یک بخش هنر این است، اما لایه لایه است. هنر مثل اتمسفر است و هر سطح به یک کاری می آید؛ سطح جهانبینی ، حوزه فلسفی ، حوزه مردم عوام، حوزه اعتقادات، زیباشناختی و تفریحی همه در اثر هنر ی باید باشد تا هرکسی بر اساس موقعیت و سطح دانش و معنویات و دانش زیبایی شناختی خود بتواند از آن استفاده کند. کمااینکه در گذشته های دور و نزدیک ما آثار زیبا و درخشان و موثری که در ایران و خارج ایران خلق شده اند از همین شکل استفاده کرده اند.
ظرفیت استان ها در ارائه آثار و معرفی هنرمندان خود چگونه بود؟
توان استان های مختلف متفاوت است. نمی توان فقط نمره داد ، کمااینکه در حوزه های مختلف با هم متفاوت اند یعنی برخی استان ها سینمای قوی دارند، برخی موسیقی قدرتمندی دارند و.. در حوزه تجسمی هم بضاعت بعضی استان ها بیشتر است و سابقه بیشتری هم دارند.
در اینجا نقش حوزه در مقابل استان هایی با پتانسیل های متفاوت چگونه تعریف می شود؟
فقط باید حوزه برنامه ریزی های خود را تنظیم کند که به استان هایی که نیازمندترند سرویس ویژه خود را بدهد . استان هایی که در حال پیشرفتند را متوقف نکند به بهانه و انگیزه رسیدن بقیه استان ها و استان های ضعیف را هم برای بالابردن تحت فشار قرار ندهد. بر اساس شرایط بتواند در خصوص هنرمندان هر محدوده حمایت لازم را انجام بدهد.
برای الگو برداشتن ازآثار خوب و اینکه آثار برگزیده چه مشخصاتی را برای برگزیده شدن داشته اند آیا تمهیدی اندیشیده شده است؟
ما درخواست تالیف کتابی را دادیم تا آثار در آن رد یا تایید شده در حوزه هنرهای تجسمی که بسیار وسیع هم هست مورد بررسی و کاوش بیشتر قرار گیرد. کارشناسان و مدیران بدانند چرا کارها رد یا تایید شده . کتابی که در قالب نقد و بررسی اثار باشد اما برای آن تامین مالی نشد. اگر این کتاب چاپ و منتشر می شد قطعا می توانست برای هنرمندان، کارشناسان و مدیران حوزه هنرهای تجسمی بسیار راهگشا باشد.



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره